چند روز خوابیدم. مادرم که صبح میرفت تا شب، نفهمیده بود من مدرسه نمیرم، تا اینکه از مدرسه…
ادامه مطلب »
ساعت ۸ صبح است صدای بلند تلویزیون آرامشش را برهم میزند. تکانی به خود میدهد. از تخت بیرون…
ادامه مطلب »
این کتاب شامل دو بخش عمده «اختلالات ناشی از روانزخم» شامل ۶ فصل (یک تاریخ فراموششده، وحشت، گسستگی،…
ادامه مطلب »
خشونت بس: همهجا هستند خانم دکتر! همهجا. هر روز انگار تعدادشان بیشتر و بیشتر هم میشود. آن اولها…
ادامه مطلب »
خشونت بس: برف به آرامی در تشعشع بیرنگ آفتاب آذرماه محو میشد و همسایگان ساختمان ۱۲۱ در لابی…
ادامه مطلب »
خشونت بس: از پدیدههای رایجی که در جامعه امروزی با آن مواجهیم دوستی افراد با جنس مخالف هنگام…
ادامه مطلب »
خشونت بس:
ادامه مطلب »
با تدوین و انتشار این کتابچه بر آن شدیم تا راهکارهای فردی و جمعی سادهای را برای پیشگیری…
ادامه مطلب »
وقتی نوجوان بودم، دوست داشتم شوهرم دست بزن داشته باشد. فیلمهای مارلون براندو را با لذتی مازوخیستی میدیدم…
ادامه مطلب »
«تو چیزی از فلسفه می فهمی؟»، «کلا چند فیلم در زندگیت دیده ای؟»، «این قیمه است؟»، «تو که…
ادامه مطلب »